چاپ کد خبر: 16160
5 آبان 1398

تحلیل دکتر عبدالله شهبازی از آشوب های اجتماعی اخیر در خاورمیانه

604872 116

نباید خوش‌خیال بود. باید به شدت هشیار بود و برای تمامیت ارضی و ثبات ایران دل سوزانید و چاره‌اندیشی کرد. تراکم فساد و ناراضی‌تراشی‌ها، که در مواردی عمدی است و در مواردی از سر جهالت، ناگهان به جایی می‌رسد که قابل کنترل نیست.

وضعیت منطقه حساس است. بنظر می‌رسد برای ایران نیز، مانند عراق و لبنان، برنامه دارند. نمی‌خواهند بگذارند پیروزی جبهه مقاومت در منطقه به آن نتایجی برسد که آرزو می‌کنیم یعنی ظهور خاورمیانه جدید و مستقل و امن و شکوفا.

تمام حوادثی را که در گوشه و کنار ایران می‌گذرد، و اعتراضات مقطعی مردم را برمی‌انگیزاند، در این راستا می‌بینم. سال‌هاست بر این طبل می‌کوبند ولی هنوز به نتیجه دلخواه نرسیده‌اند. ولی نباید خوش‌خیال بود. باید به شدت هشیار بود و برای تمامیت ارضی و ثبات ایران دل سوزانید و چاره‌اندیشی کرد. تراکم فساد و ناراضی‌تراشی‌ها، که در مواردی عمدی است و در مواردی از سر جهالت، ناگهان به جایی می‌رسد که قابل کنترل نیست.

دستگاه قضایی باید به فکر مبارزه جدی و سازمان‌یافته با فساد اقتصادی باشد. این حرکت فقط کار دستگاه قضایی نیست. باید گروه‌های کارشناسی تشکیل شود با حضور افراد خبره و متخصص و البته سالم. دستگاه قضایی بر اساس راهکارها و طرح‌های این تیم‌های تخصصی عمل کند نه گتره‌ای و سرخود.

بحث سازمان‌دهی و غیرسازمان‌دهی بودن اعتراضات/ آشوب‌ها بحث مهمی است. شبیه به بحث تروریسم است که گاهی سازمان‌یافته است و گاهی طبیعی و علل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دارد.

معمولاً با دو نوع آشوب سروکار داریم:

آشوب‌هایی که «طبیعی» است به این معنا که ناشی از وضع خاص جامعه است مثل فقر و نارضایتی و فساد و فشار و اختلافات دینی و قومی و غیره و غیره که در جایی سرریز می‌کند و به اعتراض یا به دلیل حل نشدن اعتراض‌ها به شورش و آشوب منجر می‌شود.

آشوب‌هایی هم هستند که کاملاً «مهندسی‌شده»‌اند یعنی بستری برای آشوب وجود ندارد ولی هسته و تشکیلاتی با استفاده از بخش‌هایی از مردم کلید می‌زند و منجر به شورش و آشوب می‌شود.

ولی رایج‌ترین شکل مهندسی اعتراضات و ایجاد آشوب‌ها تلفیقی از این دو است. یعنی شناخت نارضایتی‌ها یا حتی کمک به ایجاد نارضایتی و گسترش آن و سپس زمانی که فضا کاملاً مستعد بود جرقه زدن و حتی وارد کردن گروه‌های سازمان‌یافته برای تشدید آشوب و حتی وارد کردن تیم‌های عملیاتی مثل تک‌تیراندازها برای قتل و تخریب و خونین کردن آشوب‌ها.

در این مدل، دستکاری و هدایت آشوب هم می‌تواند از درون معترضین باشد و هم از درون نیروهای امنیتی و پلیس. شق سوم هم خارج از این دو است مانند استقرار تک‌تیراندازها برای قتل طرفین که معمولاً یا به معترضین منتسب می‌شود یا به نیروهای امنیتی- پلیس.

اعتراضات عراق و لبنان از این نوع است. یعنی بستر آشوب وجود دارد مانند جوانان بیکار و پرخاشگر و ناراضی از وضع موجود. اعتراضات یا با جرقه زدن سازمان‌یافته شروع شده یا طبیعی ولی قطعاً ورود کرده و هدایت آن را به سمت خشونت و گسترش به دست گرفته‌اند. حالا مستقیم یا با واسطه جوانانی که نوستالژی صدامی دارند و غیره و غیره.

برچسب ها:
نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار