محمدرضا طاهری در گزارشی در ایلنا نوشت: از یک سو فعالان ستاد انتخاباتی نامزد پیروز انتخابات، فقط و فقط خود را محق تصدی پستها میدانند، از آن سو بعضی مدیران ناهمسو، ناشیانه بهدنبال پاککردن سابقهی مدیریتی پیشین و عوضکردن رنگ هستند. اما چگونه است که تشنگان میزها حتی لحظهای به دشواریِ مسئولیت فکر نمیکنند و تنها بهدنبال سهمبردن از غنیمت هستند؟
احسان حمیدیزاده جامعهشناس معتقد است وقتی افراد میبینند اگر به پست و مقامی برسند هیچگونه مطالبهگری از آنها نخواهد شد، به تنها چیزی که فکر نمیکنند، بار مسئولیتی است که قرار است به دوش بکشند.
از آن سو جعفر قادری نماینده شیراز و زرقان در مجلس اعتقاد دارد که بعضی از افراد چنان به میز و تشکیلات ساختار اداری چسبیدهاندکه در هر شرایطی تلاش میکنند تا خود را ابقا و حفظ کنند.
اما چرا اینگونه است؟ ابراهیم عباسی استاد علوم سیاسی معتقد است نبود تحزب باعث میشود که در چنین مواقعی باندهای ثروت و قدرت فعال شوند تا نیروهای نزدیک به خودشان را به پستهای مدیریتی برساند. از همین رو علی اکبری نماینده اسبق مجلس به اصلاحطلبان و اصولگرایان توصیه میکند که دست از فشارآوردن و تخریب پزشکیان بردارند تا رئیسجمهور منتخب بتواند وعدههایش را عملی کند.
اگر مطالبهگری وجود داشت، مدیران نمیتوانستند پاسخگو نباشند
احسان حمیدیزاده جامعهشناس در گفتوگو با ایلنا، با بیان اینکه در جامعه امروز کشور عدمتعریف مکانیزمهایی که قرار است میان حاکمیت و مردم ارتباط برقرار کند، باعث شده تا کانالهایی میان این دو بخش ایجاد شود، میگوید: دراینارتباط متقابل مردم توان کنترل و مطالبهگری را از حاکمیت دارند که متأسفانه دولت نمیتواندبهصورت مستقیم به سراغ مردم برود و جامعه را بر اساس خواسته به توده تبدیل کند و در نهایت بعد از رسیدن به خواستهها و انتظارات مردم را رها کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه وقتی جامعه مدنی مانند احزاب، انجیاوها، رسانهها و…،بهعنوان یک مکانیزم و کانال ارتباطی میان مردم و حاکمیت تقسیم نشده باشد، سبب میشود تا کانال میان مردم و حاکمیت وجود نداشته باشد، میافزاید: در این شرایط افرادی که در قدرت و رأس حاکمیتی حضور دارند، اگر اطمینان یابندکه وقتی به پست و مقامی برسند هیچگونه مطالبهگری از آنها نخواهد شد و هیچ اهرم فشاری روی آنها وجود نداشته باشد، حفظ صندلی و پُست جزو اولویتهای اصلی آنها میشود نه عملکرد مناسب.
وقتی اهرم فشاری برای پاسخگویی مدیران نیست
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به اینکه اگر قرار باشد یک نظام سیستماتیک اداری طبق اصول مدیریت شود کسب صندلی و رسیدن به کرسی مدیریت کاری پر مسئولیت، بسیار دشوار و طاقتفرسا است، ادامه میدهد: قطعاً در این شرایط نظاممند به دلیل بار مسئولیتی که صندلی مدیریت برای افراد ایجاد میکند هر فردی قادر به پذیرش پست نخواهد بود.
حمیدیزاده با بیان اینکه در ساختار اجتماعی که هیچ اهرم فشار و کنترلی برای پاسخگویی مدیران وجود ندارد، افراد تنها در پی کسب موقعیت جهت بیشترین استفاده و بعضاً با کمترین پاسخگویی هستند، میگوید: قطعاً با یک حسابکتاب عقلانی به این نتیجه خواهید رسید که رسیدن به صندلی مدیریت در این شرایط بسیار کار پر منفعتی است و همین امر موجب شده که حفظ و کسب مقام بالاتر اولویت مدیران قرار گیرد و کارایی بیشتر در این شرایط به حاشیه میرود.
مدیرانی با بیشترین مزایا و کمترین مسئولیت
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این مهم بهعنوان یک مشکل اساسی در سیستم اداری کشور به شمار میرود و فرد مسئول در کشور که در بالاترین رأس ساختار اداری قرار دارد دارای کمترین مسئولیت و بیشترین قدرت و مزایا است، میافزاید: افرادی هستند که برای پست و مقام بدون داشتن گرایش سیاسی تمام تلاششان را جهت دریافت کسب قدرت و صندلی، رنگ عوض میکنند.
وی با اشاره به اینکه جذابیتهای قدرت از دیگر ویژگیهای کسب قدرت افراد است، ادامه میدهد: اما در نظام سیاسی و اداری فردی مدیران را بازخواست نمیکنندو مشکلات و چالشهای مدیران را بهصورت دقیق رسیدگی و افشا نمیکنند که این مسئله باعث میشود تا مدیران همیشه خیالشان آسوده باشند و در این شرایط امکان دارد که مدیر بالاترین تخلف هم انجام دهد؛ اما به دلیل ایجاد روابطی که در قدرت درست کرده باشد مشکل را حل کند.
شایستگی ملاک پستگرفتن نیست
حمیدیزاده با بیان اینکه پدیده پست گرفتن به هر قیمت افراد در کشور باعث شده که سود آن از زیانش بیشتر باشد، بیان میکند: در این شرایط هر فردی که دارای موقعیت در سیستم اداری است تمام تلاشش را به کار میگیرد که جایگاه بالاتری را کسب کند.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به اینکه شوربختانه با یک سیستم رانتی در قدرت مواجه هستیم و وجود یک حلقه سخت باعث شده تا تصمیمات برای دریافت و انتقال پست در این بخش انجام شود، میافزاید: بنابراین افراد برای دستیابی به موقعیت مدنظر خود باید به این هسته دست پیدا کنند که شرط ورود هم رعایت بعضی از ملزومات است.
وی با بیان اینکه در کشور رسیدن به قدرت و کسب صندلی دارای اصول و واقعیت و معیارهای روشن نیست، بیان میکند: اگرچه شایستگی معیار اصلی دریافت پست است؛ اما هنوز این ویژگی در ایران وجود ندارد و افراد تنها با تعهد به حلقههای قدرت میتوانند به صندلی مدیریت برسند که در این شرایط رزومه، داشتن پیشینه موفق و…. خیلی جایگاهی ندارد.
تغییر موضع برای ماندن در قدرت
نماینده شیراز و زرقان هم در ادامه با بیان اینکه کسب صندلی و تغییر موضع مدیران برای حفظ صندلی خود در تمام دورهها وجود داشته است، میگوید: بی شک بعضی از افراد به میز و تشکیلات ساختار اداری چسبیدهاند و در هر شرایطی تلاش میکنند تا خود را ابقا و حفظ کنند.
جعفر قادری در گفتوگو با ایلنا با بیان اینکه تغییر و تحولات مدیریتی باعث میشود تا بیرون از مجموعه اداری فرصتی برای مدیران وجود نداشته باشد، میافزاید: بعضاً بعضی از مدیران از سر ناچاری تمام تلاششان را برای حفظ صندلی به کار میگیرند.
به اعتقاد نماینده شیراز و زرقان درصورتیکه به دولت پر و بال داده شود مدیران توانمند میتوانند در پایان مأموریت شان بهصورت موقت و دائم در فضای دیگر دولت فعالیت کنند و عنوان می کند: اما افرادی که در بیرون از سیستم اداری جایگاهی ندارند تمام تلاشش را برای حفظ پست به کار میگیرند.
به کارگیری افراد توانمند سبب ایجاد اعتماد میشود
نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ادامه میدهد: نیروهای آموزشوپرورش و آموزش عالی که به صندلی مدیریتی میرسند در بعد از دوران مدیریت خود با مشکل مواجه نیستند و به فضاهای آموزشی باز میگردند؛ اما متأسفانه در سیستمهای اداری اینگونه نیست و مدیران باید بعد از دوره مدیریتی به کارمندی بازگردند.
عضو مجمع نمایندگان فارس با بیان اینکه دولتها باید به دور از توجه به جناحبندی و خط کشی سیاسی مدیرانی را برگزینند که بتواند انتظار مردم را برآورده کنند، میگوید: به کارگیری افراد توانمند سبب ایجاد اعتماد میشود.
در نبود احزاب کارآمد، قدرت و ثروت تعیینکننده کارگزار سیاسی میشود
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز هم در ادامه اعتقاد دارد که در نبود احزاب مؤثر و کارآمد که چرخدنده دموکراسی و یکی از کارویژههای آنها تربیت کارگزاران سیاسی است باندهای قدرت و ثروت تعیینکننده کارگزار آن سیاسی میشوند.
ابراهیم عباسی بوشهری در گفتوگو با ایلنا با اشاره به اینکه نبود شفافیت مالی برای کارزارهای انتخاباتی و قانون آن در کشور، باعث میشود تا بعضی افراد به تأمین مالی ستادهای انتخاباتی و بعد به سهمخواهی از آنها بپردازند، میافزاید: این افراد سرانجام پس از پیروزی کاندید موردنظرنیروهای خاص خود را وارد ساختارهای اداری میکنند و به تصویب آییننامهها و بخشنامههای موردنظر خود میپردازند یا مانع از اجرای بخشنامههایی میشوند که به نفع ملت است.
نقش لابیها در انتخاب مدیران
عباسی اعتقاد دارد که این چرخه معیوب متأسفانه در تمام دولتها تکرار میشود و نهادهای نظارتی و قضایی نیز بهجای مبارزه با فساد و این ساختارهای معیوب و نهادسازی درست، فقط به مبارزه با فاسد میپردازد که متأسفانه راز تکرار پدیده فساد در همه دولتها این است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه لابیهای قدرت و ثروت در انتخاب نمایندگان مجلس و نامزدهای ریاستجمهوری و شورای شهر بهعنوان مهمترین نهادهای نظارتی نقش دارند، ادامه میدهد: نبود احزاب که میتواند به شفافسازی صحنه سیاست و هویتسازی نخبگان تأثیر مستقیمی دارد باعث ایجاد مشکل در این حوزه میشود.
احزاب که نباشند، باندهای ثروت و قدرت فعال میشوند
عباسی با بیان اینکه نخبه سیاسی در احزاب سیاسی پس از سالها تمرین و ممارست و در معرض رأی جمعی قرارگرفتن، نامزد حزب براییک کارزار سیاسی انتخاب میشود که در نهایت منجر میشود به منافع ملی خودآگاهی پیدا کند، میافزاید: در این شرایط این فرد منافع ملی و مصلحت عمومی را بر منافع شخصی ترجیح میدهد.
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز معتقد است که در نبود احزاب، در زمان انتخابات که زمان جابهجایی نخبگان سیاسی است باندهای قدرت و ثروت فعال میشوند و نظرات خود را به نامزدهای پیروز دیکته میکنند.
عباسی ادامه میدهد: این جمله رئیسجمهور منتخب که گفته (هر کسی نیروهای خودش معرفی میکند) دردآور است در اوایل انقلاب حزب جمهوری اسلامی نقش اساسی در کادرسازی برای ساختار سیاسی داشت که با ترور دبیرکل و بیش از هفتاد نفر از یارانش که عموماً وزیر و وکیل و… بودند باز هم خلأ سیاسی به وجود نیامد و تا حتی سالها بعد، نیروسازی این حزب بود که نخبگان سیاسی چپ و راست تولید میکرد.
راهحل، تغییر قوانین انتخاباتی است
این استاد دانشگاه بیان میکند: امروز به روزی رسیدیم که نامزد پیروز در میدان گروههایی قرار گرفته که امکان انتخاب درست کارگزارانی که برای ایران بیندیشند، وجدان ملی داشته باشند، مصالح ملی بر منافع شخصی ترجیح دهند بازمانده است.
وی با بیان اینکه در بریتانیا دولت به مدت دو ساعت جابهجامیشود و در کشور ما باید دو ماه کشور در بلاتکلیفی برای انتخاب کارگزاران سیاسی باشد، ادامه میدهد:راهحل، بازگشت به تغییر در قوانین انتخاباتی، اهمیتدادن به احزاب در معرفی نامزدها و جایگاه دادن به آنها در نظامهای انتخاباتی و گفتمانسازی برای قانونمداری و شایستهسالاری و تعیین مکانیزمهای آن در این زمینه است.
عباسی ادامه میدهد: بههرحال برای عبور از این وضعیت ضمن ریشهای اندیشیدن دولتمردان و کل ساختار سیاسی و توجه به موارد فوق و تغییر در ساختارها که البته میانمدت و بلندمدت است عجالتاً برای عبور از این وضعیت باید فعلاً در انتخاب کارگزار آن چند نکته را در نظر بگیرند.
این استاد دانشگاه شیراز با اشاره به اینکه تعیین افراد خوش نام و خوش سابقه با باور عمیق به ایران و نظام افرادی که وجدان ملی داشته باشند؛ راه حل مناسبی است؛ میگوید: افرادی که به خوبی بتوانند مجموعه تحت مدیریت خود را هدایت کنند یعنی بیشتر بوروکرات باشند تا تکنوکرات. چرا که یک مدیر باید هماهنگ کننده خوب باشد و برای امور فنی میتواند از تکنوکراتها کمک بگیرد. استراتژیست باشد و افقهای بلند را برای کشور تشخیص دهد و نهایتاً از درون نهادهایی آمده باشد که کمتر در معرض پول و ثروت زیاد باشند و این نه شاخص دقیق بلکه بخاطر شرایط خاص کشور و رونق پدیده فساد در آن است.
شایستگی در مدیریت باید جایگزین علقههای قومی شود
عباسی بر این باور است که افرادی که قرار است بر مسند صندلی مدیریت تکیه بزنند همانند دانشگاه که اساتید دانشگاهی که سابقه مدیریت اجرایی دارند یا ارتش که کمترین فساد را دارند یا نهادهای فرهنگی نیاز است تا در ضد فساد بودن و در خدمتگزاری شهره باشند وبهجای توجه به علقههای قومی و زبانی و مسلکی خاص، به ملاکهای شایستگی در مدیریت آنهم برای ایران کنونی توجه کنند.
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز تصریح میکند: یکی از مشکلات مدیران عدم پایبندی به ایدههای موردنظر مردم در انتخاب رئیسجمهور منتخب در دورههای مختلف است؛ در دولت خاتمی این باورمندی وجود داشت در دولت دوم روحانی به حداقل رسید.
تشنگان قدرت به پزشکیان مجال بدهند
علی اکبری نماینده اسبق شیراز هم در مجلس با بیان اینکه نبود حزب و مجموعه تشکلهای تابلوداری که بتوانند در جامعه عرضاندام کنند باعث شده تا با مشکل مواجه شویم، میگوید: متأسفانه احزاب در زمان انتخابات و رویدادهای اجتماعی پرچم خود را بالا میآورند و بعدازاین رویداد مجدداً فعالیتشان را کاهش میدهند.
وی با اشاره به اینکه نداشتن توانایی احزاب باعث شده تا نتوانند پاسخگو باشند، میافزاید: بی شک یکی از گرفتاریهای کشور این است که میان جناحهای اصلاحطلب و اصولگرا بحثهایی پیش میآید که خیلی هم مدون نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با بیان اینکه تأکید دکتر پزشکیان بر کارشناسی بودن موضوعات و پاسخگو بودن افرادی که بر کرسی مدیریت تکیه میزنند ناشی از این رفتارها است، میافزاید: امیدواریم که افرادی که با پوشیدن کتوشلوار در صف دریافت پست هستند با یک تأمل ویژه به آقای پزشکیان فرصت دهند تا گروههایی که در حال بررسی هستند بتوانند طبق شاخصها مدیران را انتخاب کنند تا کشور از این گرفتاریها نجات یابد.
جناح رقیب دست از تخریب بردارد
نماینده اسبق شیراز با اشاره به اینکه جناح رقیب آقای پزشکیان همواره در حال تخریب هستند و مدام به بهانههای مختلف دست از تخریب آقای ظریف، آذری جهرمی و….. بر نمیدارند، ادامه میدهد: این افراد به دولت آقای احمدینژاد که میرسند یک پرش میکنند و به بحثهایی میپردازند که دامنه اختلافات دامن میزنند.
اکبری با بیان اینکه جامعه در حال حاضر به حد کافی دچار گسل اجتماعی عمیقی شده است، میگوید: در شرایط فعلی دولت باید به سمت اعتمادسازی حرکت کند و تمام تلاشش را جهت سازماندهی منسجم و کارآمدی داشته باشد و باید بدون نگاه سیاسی و حزبی از تمام سرمایهها استفاده کند.
وی تصریح می کند: نیروهای توانمند در جناحهای مختلف وجود دارند؛ اگر دولت بتواند نیروها را شناسایی و منسجم کنند باعث میشود تا بیاعتمادی جامعه کاهش یابد و سبب همافزایی بیشتر شود.
اکبری با بیان اینکه دولت مطلقاً نباید نگاه اصلاحطلبی به چینش موضوعها داشته باشد چرا که نیروهای آقای قالیباف در دور دوم به آقای پزشکیان رأی دادند، میافزاید: دکتر پزشکیان همواره تأکید کرده که باید تمام افراد را در نظر بگیریم.
ناشناس
تاریخ : ۹ - مرداد - ۱۴۰۳
دکتراصلا نبایدازوزیرووزرای قبل انتخاب کندکه همین آش وهمین کاسه.هرکدام ازوزراسالهاامتحان خودشون روپس دادن باگرفتن نمره مردودی.اجازه فعالیت به جوانان واستادن اقتصادونخبه بدهیدومیدان رابرای آنهابازکنید.اقای دکتراجازه بدهیدجوانان وپیشکسوتان نخبه مملکت رابه جلوببرن.نه ازاین که هست عقبتربریم.تابوی پارتی بازی وآقازاده هارابشکنید.فراموش نکنیدوعده هایی راکه بمردم دادین که لان الوعده الوفا
باهر
تاریخ : ۹ - مرداد - ۱۴۰۳
در سیستم اداری ایران اصلا شایستگی حاکم نیست و فقط وابستگی و قوم و خویش بودن و نیز پارتی قوی داستن و سفارش شدن و نورچشمی بودن و در نهایت هم جاسوس و چاپلوس و غلام حلقه بگوش بودن ملاک گرفتن سمتهای بالای سازمانی می باشد و اکنون کشور توسط هزار فامیل تازه بدوران رسیده و اژدهای هفت سر فساد و طبقه نوکیسه بعداز انقلاب اداره میشود و با سیستم تبلیغاتی هم که دارند آنها را چنان در بوغ و کرنا می کنند که اگر انها نباشند دنیا کن فیکون میشود، ایران که جای خود دارد،سازمان مربوطه که دیگر هیچ!!!!