چاپ کد خبر: 103000
9 بهمن 1401

امروز با حافظ شیرازی: تو گوهر بین و از خر مهره بگذر

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به «حافظ»، غزلسرای بزرگ و از خداوندان شعر و ادب پارسی است. وی حدود سال ۷۲۶ هجری قمری در شیراز متولد شد. علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی عصر پایه‌ای رفیع یافت. گوته دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به نام او و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرد. دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال ۷۹۲ هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در حافظیهٔ شیراز زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است.


الا ای آهوی وحشی کجایی

مرا با توست چندین آشنایی

❣❤❣

دو تنها و دو سرگردان دو بی‌کس

دد و دامت کمین از پیش و از پس

❣❤❣

بیا تا حال یکدیگر بدانیم

مراد هم بجوییم ار توانیم

❣❤❣

که می‌بینم که این دشت مشوش

چراگاهی ندارد خرم و خوش

❣❤❣

که خواهد شد بگویید ای رفیقان

رفیق بیکسان یار غریبان

❣❤❣

مگر خضر مبارک پی درآید

ز یمن همتش کاری گشاید

❣❤❣

مگر وقت وفا پروردن آمد

که فالم لا تذرنی فرداً آمد

❣❤❣

چنینم هست یاد از پیر دانا

فراموشم نشد، هرگز همانا

❣❤❣

که روزی رهروی در سرزمینی

به لطفش گفت رندی ره‌نشینی

❣❤❣

که ای سالک چه در انبانه داری

بیا دامی بنه گر دانه داری

❣❤❣

جوابش داد گفتا دام دارم

ولی سیمرغ می‌باید شکارم

❣❤❣

بگفتا چون به دست آری نشانش

که از ما بی‌نشان است آشیانش

❣❤❣

چو آن سرو روان شد کاروانی

چو شاخ سرو می‌کن دیده‌بانی

❣❤❣

مده جام می و پای گل از دست

ولی غافل مباش از دهر سرمست

❣❤❣

لب سر چشمه‌ای و طرف جویی

نم اشکی و با خود گفت و گویی

❣❤❣

نیاز من چه وزن آرد بدین ساز

که خورشید غنی شد کیسه پرداز

❣❤❣

به یاد رفتگان و دوستداران

موافق گرد با ابر بهاران

❣❤❣

چنان بیرحم زد تیغ جدایی

که گویی خود نبوده‌ست آشنایی

❣❤❣

چو نالان آمدت آب روان پیش

مدد بخشش از آب دیدهٔ خویش

❣❤❣

نکرد آن همدم دیرین مدارا

مسلمانان مسلمانان خدا را

❣❤❣

مگر خضر مبارک‌پی تواند

که این تنها بدان تنها رساند

❣❤❣

تو گوهر بین و از خر مهره بگذر

ز طرزی کآن نگردد شهره بگذر

❣❤❣

چو من ماهی کلک آرم به تحریر

تو از نون والقلم می‌پرس تفسیر

❣❤❣

روان را با خرد درهم سرشتم

وز آن تخمی که حاصل بود کشتم

❣❤❣

فرحبخشی در این ترکیب پیداست

که نغز شعر و مغز جان اجزاست

❣❤❣

بیا وز نکهت این طیب امید

مشام جان معطر ساز جاوید

❣❤❣

که این نافه ز چین جیب حور است

نه آن آهو که از مردم نفور است

❣❤❣

رفیقان قدر یکدیگر بدانید

چو معلوم است شرح از بر مخوانید

❣❤❣

مقالات نصیحت گو همین است

که سنگ‌انداز هجران در کمین است

شما هم نظر بدهید

لحظه ای که آب به تالاب بدبخت بختگان رسید+تصاویر

برچسب ها:
نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار