چاپ کد خبر: 108168
15 فروردین 1402

«چاشتخوار ارسنگان» یادگار هخامنشیان در پارس همچنان ناشناخته و رازآلود

یادمان تاریخی  فرهنگی نامدار به «قدمگاه چاشتخوار»، یادگاری باستانی است در سرزمین پارس که هم چنان ناشناخته و رازآلود مانده و نیازمند پژوهش های باستان شناختی است تا بتوان کاربری و دورۀ تاریخی آن، روشن ساخت.

5248966370427387904ویرانه های این یادمان احتمالا هخامنشی هنوز هم باشکوه و چشمگیر بوده و نیازمند توجه مسوولان است

به گزارش اول فارس به نقل از سیاوُش آریا پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی، راهنمای گردشگری ،کُنشگر میراث فرهنگی، گردشگری و زیست بوم ، خبرنگار آزاد و دبیر انجمن مهرگان :

در شهر اَرسنجان امروزی یادمانی تاریخی  فرهنگی و ارزشمند وجود دارد که بومیان به آن قدمگاه چاشتخوار، ایوان قدمگاه و چاشت خور می گویند. اَنگیزۀ نام هایی که برای این یادمان باستانی برگزیده اند، جایگیری آن در روستای چاشت خور از شهر اَرسنجان است.

این یادمان ارزشمند و باستانی در راستای گوشۀ جنوبی کوه مهر(رحمت) و در شمال روستای چاشتخوار جای دارد. ساختمان آن در دل کوه تراشیده شده است و کمی همانند آرامگاه نیمه تمام منسوب به داریوش سوم هخامنشی در پارسه (تخت جمشید) است.

یادمان نامدار به «قدمگاه چاشتخوار» دارای دو ایوان دو اَشکوبه ای (طبقه ای) است که درازای آن ۲۰ متر است. ایوان (صفه) پایینی در بلندای سه متر و ۳۰ سانتی متری از کف دشت و به ژرفای (عمق) ۱۳ متر تراشیده شده است. ایوان دوم نیز، در بلندای چهارمتر و ۲۵ سانتی متری نسبت به ایوان پایینی و به پهنای پانزده متر و ۲۰ سانتی متری ساخته شده است.

در دوسوی ایوان پایینی، پلکانی به پهنای دو متر و ۲۰ سانتی متر و در برگیرندۀ ۱۷ پله که بلندی هر پله ۲۰ سانتی متر و پهنای آن ۴۲ سانتی متر است، تراشیده شده است.

بدنۀ این ایوان ها یعنی دیوار میان سطح زمین و ایوان نخست و همچنین بدنۀ دیوار هر دو سوی ایوان بالایی سراسر صاف است. در بدنۀ بزرگ دیوار ایوان بالایی دو ردیف تاقچه سنگی وجود دارد که هر ردیف در بردارندۀ پنج تاقچه است که در سنگ تراشیده شده و بخش زیادی از آن ها فرو ریخته است.

یادگار باستانی نامدار به «قدمگاه چاشتخوار» در سال ۱۸۸۱ میلادی از سوی سروان  H. L. Wells

از ارتش بریتانیا شناسایی (معرفی) شد و وی نقشۀ آن را منتشر کرد. پس از آن نیز، فرصت الدوله شیرازی به بررسی آن پرداخت.

همچنین لویی واندِنبِرگ در سال ۱۳۳۱ خورشیدی به بررسی و پیشینۀ آن پرداخته است. با این همه، هم چنان در میان پژوهشگران و باستان شناسان دیدگاه های گوناگونی دربارۀ کاربری و دورۀ تاریخی آن وجود دارد. و می توان گفت این یادمان باستانی هنوز هم ناشناخته و رازآلود برجای مانده است.

پیشینۀ پژوهشی بنای قدمگاه چاشتخوار

افشین یزدانی، باستان شناس با گرایش هخامنشی که این یادمان تاریخی را از نزدیک دیده است، نخست دربارۀ پیشینۀ پژوهشی آن به تارنمای فرهنگی مهرگان گفت : « نخستین بار از دید باستان شناختی، «لویی واندِنبرگ» این جا را به عنوان یک نیایشگاه در پیوند با آب و یا با کاربری تدفینی شناسایی (معرفی) می کند.

واندنبرگ بر این باور بود که، گودال هایی (حفره ها) که به شکل تاقچه هستند، اُستودان هایی (جایگاه نگهداری استخوان مردگان) بوده اند برای تدفین مردگان. واندنبرگ دربارۀ کاربری نیایشگاه هم به وجود چشمۀ آبی که در پایین بنا بوده، اشاره کرده است.

زنده یاد محمد تقی مصطفوی باستان شناس، این بنا را از آنِ دورۀ هخامنشی و فراهخامنشی (پس ازهخامنشی) با کاربری تدفینی می داند.

اما «پیتر کالمایِر»، این یادمان را با آرامگاه های اَردشیر دوم و اَردشیر سوم در پارسه (تخت جمشید) می سنجد و بر تفاوت های آن ها پافشاری (تاکید) دارد و به گمان فراوان دیدگاهش آن بوده که بنای نامدار به «چاشتخوار» از آنِ دورۀ هخامنشی نیست.

همچنین «رِمی بوشارلا» این جا را یک مکان تدفینی نیمه تمام می داند که در دورۀ هخامنشی و فراهخامنشی برپا شده است. این باستان شناس فرانسوی با سنجش آرامگاه های اَردشیر دوم و اَردشیر سوم در میراث جهانی پارسه، بنای نامدار به «چاشتخوار» را نیز، همانند آن آرامگاه ها می داند که این یادمان باستانی نیمه تمام رها شده است و می گوید آن فضاهایی که در نقش رستم و پارسه برای گورسپاری داریم، در این جا رها شده است.

اما «کالمایِر» می گوید، دیوارۀ انتهای بنای نامدار به «چاشتخوار»، فضا و بلندای (ارتفاع) مناسبی برای پدیداری گورسپاری و تراش صحنۀ نگارکَندهایی (نقش برجسته ها) همانند آنچه در آرامگاه های نقش رستم و پارسه وجود دارد، نداشته است.

از سویی، «وُلفرام کِلایس» وارون دیدگاه «بوشارلا» این بنا را ساخته شدۀ کامل می داند که از نزدیک آن را دیده است. همچنین «کِلایس» آن تاقچه ها را اُستودان دانسته که با تکه های (قطعات) سنگی پر شده و با بلوک های سنگی بسته (مسدود) می شده اند.

یکی از تازه ترین پژوهش های انجام شده بر روی یادمان نامدار به «چاشتخوار» در سال ۲۰۰۷ میلادی از «ژان کلود بیساک» است که بر روی روش و تکنیک تراش سنگ ها بررسی کرده است و آن ها را با شیوۀ دوران هخامنشی سنجیده است.

«بیساک» باورمند است که این یادمان باستانی از آنِ دورۀ هخامنشی بوده و کامل ساخته شده است. همچنین آن تاقچه ها را جای خالی بلوک های بازسازی شده (تعمیری) دانسته و آن جا را جایگاه اُستودان نمی داند. در این جا، هنگامی که کاربری آرامگاهی را نادیده بگیریم، جُستار کاربری نیایشگاهی و آیینی و پیوند آن با آیین آب به میان می آید».

دکتر یزدانی در دنبالۀ سخنانش افزود : « با نگرش به پیشینۀ پژوهشی یادمان نامدار به «چاشتخوار» با دو جستار روبه رو هستیم. یکی کاربری نیایشگاهی و دیگر آرامگاهی. همچنین این یادگار باستانی یا از آنِ دورۀ هخامنشی است و یا دورۀ فراهخامنشی.

با این همه، با نگرش به گفته های بالا و پیشینۀ پژوهشی بنا و بازدیدی که من از نزدیک از آن داشته ام و شناختی که از سنگ تراشی و مِهرازی (معماری) هخامنشی دارم، در می یابیم که کلید رمز بنا را باید در تاقچه های جای گرفته در انتهای دیوار آن و در گزینش (انتخاب) موقعیت اثر درمحل چشمه ای بزرگ و پرآب دانست. تاقچه ها در سه ردیف و پنج یا شِش تاقچه هستند».

بنای «چاشتخوار»، یک یادمان هخامنشی است

این باستان شناس با نگرش به بررسی ها و بازدید میدانی از یادمان نامدار به «چاشتخوار» آن را یک یادگاری از دورۀ هخامنشی می داند. زیرا که ابعاد و حجم کار انجام شده، سطح بزرگی را در برمی گیرد. با بودن چُنین ابعادی باید آن را با دورۀ فراهخامنشی و مِهرازی آن دوره سنجید. ما در میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) آثاری را از دورۀ فراهخامنشی داریم. یعنی انتقال از دورۀ هخامنشی به پس از آن دوره که از بلوک های سنگی کاخ اَردشیر سوم آغاز و به سمت جنوبی حیاط کاخ تچر می رسد. در این جا ما با کیفیت پایین کار و نبود نظم نسبت به دورۀ هخامنشی رو به رو هستیم و به هیچ روی، قابل سنجش با دورۀ هخامنشی نبوده و نیست.

 دیگر آن توانمندی و نظام سامان مند را نمی بینیم. زیرا شاهنشاهی هخامنشیان از هم فرو پاشیده است و ناسازگاری (تضاد) فراوانی در مِهرازی این دو دوره با هم می بینیم. کیفیت کار در دورۀ فراهخامنشی اُفت کرده است. برای نمونه می توان به تراش برخی از نگارکَندهای (نقش برجسته ها) گورهای صخره ای که همانند آرامگاه های هخامنشی بوده و در اُستودان های نامدار به تنگ زندان است، اشاره کرد.

 به هر روی، سخن من این است که آن توانمندی بالا، قدرت مالی و توان فنی و مهندسی که هخامنشیان داشته اند را در دوره های پس از آن، دیگر نمی بینیم. حتا در دورۀ ساسانی نیز، با سابقۀ چُنین مِهرازی در بناها رو به رو نیستیم.

اَنگیزۀ دیگر من برای هخامنشی بودن بنای نامدار به «چاشتخوار»، روش تراش سنگ ها است که همانندی (شباهت) بسیار نزدیکی با آثار این دوره دارد».

کاربری آیینی را می توان برای بنای «چاشتخوار» پیشنهاد داد

یزدانی دربارۀ کاربری یادمان باستانی نامدار به «چاشتخوار» گفت : « این یادمان را از روی عمد در کنار چشمه ای پُرآب برپا کرده اند. و همین جُستار مفهوم نیایشگاهی آن را تقویت می کند. از سویی، چون آب در میان ایرانیان وَرجاوند (مقدس) و پاک شمرده می شده است، می تواند بیانگر نیایشگاه بودن آن باشد و یا جُستار نیایشی بودن آن را مطرح کند. همچنین باید دانست که، پایین این یادمان در آب بوده است و هنوز جای آب بر روی سنگ ها نمایان است که به اَنگیزۀ خشک سالی ها و عوامل دیگر، امروزه آبی را در پایین سازه نمی بینیم.

اما دربارۀ آن گودال ها (حفره ها) که بر روی انتهای دیوار وجود دارد، باید گفت که بلوک ها با نگرش به نوع تراش و لبۀ سنگی برخی از تاقچه ها که برجای مانده، پر می شدند. یعنی این که، در همان دوره باز نبوده و پر شده اند. جُستار بسیار مهم دیگر، ترتیب و نظم هندسی که در بنا وجود دارد، است. این نظم هندسی را تنها می توان در مِهرازی آثار دورۀ هخامنشی دید.

 ارزنده ترین نمونه را می توان در ترتیب سنگ نگاره ها و ردیف آن ها در میراث جهانی پارسه برشمرد که ما در تاقچه های این بنا هم با آن رو به رو هستیم.

همچنین آن دیدگاه «بیساک» که تاقچه ها را مرمتی دانسته است را نمی توان پذیرفت و از دیدگاه من، پذیرش آن با نگرش به نبود شواهد سخت است. زیرا سنگ ها را سانت به سانت و میلی متر به میلی متر تراش می داده اند و بخش هایی را که دارای سوراخ و خلل کوچکی بوده و یا جنس سنگ متفاوت است، می توانستند با ضربه های کوچک آن را به شکل پاک تراش پایین آورند. همچنین وجود نظم هندسی افقی و عمودی در پدیداری سه ردیفی تاقچه ها را باید در نظر داشت. این نظم هندسی برای فضاهای نیازمند مرمت در تختگاه نیز، بی سابقه است.

از همین روی، به دید من این ها مرمتی نبوده اند. در واقع، کلید رمز این بنا در همین تاقچه ها است. و بی گمان آن ها را با آرمان دیگری تراشیده اند. پرسشی که پیش می آید این است که، آیا بلوک ها دارای رنگ بوده است. آیا سنگ نگاره هایی بر روی آن ها تراشیده بوده اند. ما چیز زیادی نمی دانیم. زیرا شواهد موجود چیزی را نشان نمی دهد. آیا نقش هایی بوده که از میان رفته است، نمی دانیم.

آن چه در پایان می توان گفت، این است که، بنای نامدار به «چاشتخوار» یادمانی هخامنشی است و کاربری آرامگاهی ندارد و کامل ساخته شده است و نیمه تمام نبوده است. دربارۀ کاربری آن هم، با نگرش به آخشیج (عنصر) آب می توان پیشنهاد آیینی و یا نیایشی را داد. همچنین جهت بنا رو به سوی جنوب باختری (غربی) است. یعنی آفتاب گیر است. از سویی، پیرامون بنا گویا گورستانی کهن وجود دارد و شاید یک سایت باستانی بوده است که نیازمند بررسی دقیق و کامل است. اما باید دانست این مهم ترین یادمان با کاربری آیینی در دورۀ هخامنشیان بوده است».

در پایان باید گفت که در این گزارش تنها به شناسایی بنای نامدار به «چاشتخوار» پرداخته شده است و دشواری های فراوان و وضعیت بسیار نامناسب آن را مدیران و مسوولان میراث فرهنگی نباید از یاد برند. همچنین در واپسین بازدید نگارنده در سال ۱۳۹۵ خورشیدی یک تابلوی شناسایی در پایین بنا وجود داشته، که هم اینک آن را هم ربوده و به یغما برده اند! آیا مسوولان میراث فرهنگی از همین موضوع کوچک آگاهی دارند؟

نگاره های زیر را که در سال ۱۳۹۹ از این یادگار هخامنشیان در (ارسنگان) پارس گرفته شده است، ببینید :

بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 1 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 2 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 3 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 4 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 5 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 6 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 7

این تابلوی معرفی اثر در سال ۹۵ که نگارنده واپسین بار از این بنا بازدید داشته، وجود داشت که هم اینک آن را دزدیده اند یا حذف شده است!؟

بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 8 بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 9

بر روی کف ایوان بنا در دوره های جدید و چندین دهه گذشته، فردی ناشناس این پرنده را تراشیده و ثبت کرده است دارد بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 10

پله های این یادمان باستانی فرضیه کاربری آیینی آن را تقویت می کند

بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 11

در پایین بنای نامدار به قدمگاه چاشتخواران، هنوز نشانه های وجود چشمه را می توان دید که تا یکی دو دهه پیش روان بود

بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 12

در پایین بنای نامدار به قدمگاه چاشتخواران، هنوز نشانه های وجود چشمه را می توان دید که تا یکی دو دهه پیش روان بود

بنای هخامنشی قدمگاه چاشتخوار در ارسنجان فارس 13

ویرانه های این یادمان بزرگ هخامنشی هنوز هم باشکوه و چشمگیر بوده و نیازمند توجه مسوولان است

تصاویر صندوق امانات شگفت انگیز ایرانیان در ۱۷۰۰ سال قبل

تست بینایی: فقط ۱ ٪ افراد می توانند حرف متفاوت را در ۸ ثانیه پیدا کنند

علائم خرابی سگدست خودرو ، انواع سگ دست و ۵ کاربرد مهم آن در ماشین

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

روح اله دوشنبه , ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ - ۶:۵۰

درود خیلی احتمال ب جایگاه شکار است فکرکنم شاهان هخامنشی موقع شکار در این مکان اتراق میکردن

سعید شنبه , ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ - ۳:۵۳

خیلی متاسفم که مسئولین خود را ایرانی نمی‌دانند و میراث این کشور برایشان بی اهمیت است نباید وضع این آثار به این صورت باشد . تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

موسوی پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۳:۴۴

با سلام. این تمدن قدمتش با تخت جمشید فرقی ندارد. ولی مسولین کم لطفی به این اثار کرده اند.

میلاد پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۹:۵۷

واقعا مایه تاسف است
چنین سرمایه هایی که شناسنامه و هویت تمدن ایران هست اینطور نگهداری و از بین میروند

وحید پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۸:۲۴

بله خیلی جالبه این طاقچه ها تا حدود ۱۵سال پیش سالم و قشنگ تر بودن اما ی عده ادم نفهم طاقچه ها رو شکستن که مثلا چیزی پیدا کنند این عکس پرنده که از کف ایوان گرفته شده چن تا اثار دیگم بود که زمان بچگیم کاملا دیده بودم اونها رو هم از بین بردن عکس ی جوجه کوچیک و کف دوتا پا کنار هم و ی شمشیر ساده هم بود متاسفانه این چنتا اثار دیگرو با ضربه شکستن از بین بردن.
امام زاده کنارش هم که دوستمون اشاره کردن قدمتی نداره چون اون شخص سید ….. طایفه عمله هستش یکی از اقوام طایفمون بود که خیلی ها بهش اعتقاد داشتن و دارن که حدود ۵۰ سال پیش رحمت خدا رفت واینجا ب خاک سپردنش

فرید پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۴:۲۹

بمیرید با این مراقبت و نگهداری میراث فرهنگی

فرید پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۴:۲۸

درود بر شرفتان مسؤلان میراث فرهنگی کشور که عرضه نگهداری این اثر تاریخی را ندارند .چطور محل. ثبت شده دوتا شیر سنگی را ۲۰ سال پیش شکستن ؟؟؟ یعنی چه ؟ ؟ محل ثبت شده..؟؟؟

فرید پنجشنبه , ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ - ۴:۲۷

خاک بر سر مسؤلان میراث فرهنگی…ه عرضه نگهداری این اثر تاریخی را ندارند .چطور محل. ثبت شده دوتا شیر سنگی را ۲۰ سال پیش شکستن ؟؟؟ یعنی چه ؟ ؟ محل ثبت شده ؟؟؟

مصطفی چهارشنبه , ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۰

من اهالی همین منطقه هستم کنارش یک امام زاده هست و ازطرفی زیر این ایوان قبلا چشمه بود واب شیرین و خوبی داشت…دوتا شیر هم بود حدودا ۲۰سال پیش شکستند و کندن ..چیزی که شنیدم میگن قبلا شکار گاه بود

دبیر خبر چهارشنبه , ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۶

نویسینده این مطلب سیاوش آریا میباشند. شما که نویسنده هستید آدرس بدید…ما از منبعی به نام ابراهیم که فامیل هم ننوشته اید مطلبی برداشت نکردیم

حسین چهارشنبه , ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲

به ایرانی بودن خودم مینازم…خیلی عالی بود

ابراهیم چهارشنبه , ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۶

شما عادت دارید خبر کار کنید و از منابع مختلف مطلب بگیرید و استفاده کنید ولی نام از اصل این مقاله نبرید
تمام اطلاعات به کار برده شده در متن شما از مقاله اینجانب برداشت شده که دقیقا دزدی اطلاعات محسوب میشود
———

طه سه شنبه , ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۷

احتمالا براشستن مرده ها استفاده می شده

ناشناس سه شنبه , ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۴

فعلا که …در کشور حاکمند و خوشحال میشوند گذشته ایرانیها را نابود کنند

رضا سه شنبه , ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۷

?چو ایران نباد تن من مباد ?

آخرین اخبار