چاپ کد خبر: 13826
2 مهر 1398

۵ خبر ویژه حوادث از سراسر ایران

خانم مجری جوان فرزند وزیر سابق صمت شد 

زاداه لواسانی

شبکه العربیه در اتفاقی عجیب مژده لواسانی را به عنوان دختر وزیر سابق صنعت و معدن و تجارت معرفی کرد.

به گزارش اول فارس، این شبکه عرب زبان، در اشتباهی نادر به جای انتشار تصویر شبنم نعمت زاده، دختر وزیر سابق صنعت و معدن و تجارت، که در روزهای اخیر به دلیل اتهامات وارده جلسات رسیدگی به پرونده او در قوه قضائیه در صدر اخبار قرار دارد، عکس مجری معروف صدا و سیما، مژده لواسانی را منتشر کرده است.

این اتفاق که باعث تعجب بسیاری از مخاطبان این شبکه و کاربران فضای مجازی شده است با واکنش این مجری جوان مواجه شد. مژده لواسانی با انتشار تصویری از این اشتباه شبکه العربیه در استوری اینستاگرام خود نوشت:

«همین یکی مونده بود فقط، دوستان العربیه مرزهای خبری رو جا به جا کردند. بنده خدا مژده لواسانی دختر وزیر نشده بود که به لطف گاف رسانه‌ای شبکه العربیه شد.»

قاضی دادگاه وثیقه آزادی محمد علی نجفی  را نپذیرفت! 

قاضی دادگاه کیفری تهران به‌دنبال نقض حکم قتل عمدی در پرونده مرگ میترا استاد از سوی دیوان عالی کشور، وثیقه آزادی محمد علی نجفی را نپذیرفت.

صبح دیروز وکیل نجفی با مراجعه به شعبه نهم دادگاه کیفری تهران از قاضی خواست تا با پذیرفتن وثیقه مقدمات خروج وی را از زندان فراهم کند اما قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم این وثیقه را نپذیرفت.

گودرزی وکیل نجفی در این باره گفت: البته ما دست از تلاش بر نمی‌داریم و سعی می‌کنیم در چند روز آینده سعی می کنیم مقدمات آزادی ایشان را فراهم کنیم اما به نظر می‌رسد علت نپذیرفتن این وثیقه از سوی قاضی دادگاه افکار عمومی باشد.

حکم قتل عمدی در پرونده شهردار سابق پایتخت از سوی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده برای رفع نقایص به شعبه نهم دادگاه کیفری برگشت داده شد. رئیس دیوان عالی کشور در این باره گفت: دیوان در نوع قتل تردید کرده است، اما نجفی را قاتل می‌داند و باید یکسری ابهام‌ها و نقص‌ها در پرونده برطرف شود.

مرتضوی مقدم گفت: عمده ابهامی که در این پرونده بوده، این است که گلوله‌ای که در بدن مقتوله یافت شده تغییر شکل پیدا کرده و این شائبه مطرح است که شاید گلوله به دیوار خورده و کمانه کرده و سپس به بدن مقتوله برگشته باشد که اگر این موضوع اثبات شود قتل غیر عمد محسوب و به لحاظ مجازات جنبه عمومی جرم تخفیف داده می‌شود. از نظر دیوان، رسیدگی دادگاه ناقص است و ما در عمدی بودن قتل تردید داریم.

روز ۷ خرداد امسال میترا استاد همسر دوم محمد علی نجفی در خانه‌شان واقع در سعادت آباد با شلیک گلوله کشته شد و عصر همان روز نیز نجفی با مراجعه به پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و بازداشت شد.

ردپای زن غریبه در جدایی زوج عاشق‌

مرد جوان آرام و ساکت به دیوار تکیه زده و به کفپوش‌های راهروی دادگاه خیره مانده بود. همسرش، «پریسا» کمی آن طرف‌تر روی صندلی نشسته بود. از رفتار مضطرب و حرکات غیرارادی اش مشخص بود که تمرکز و آرامش ذهنی ندارد. بی‌دلیل پرونده‌ای را که دستش بود، ورق می‌زد، مدام به ساعتش نگاه می‌کرد گاهی از روی صندلی بلند می‌شد چند قدمی راه می‌رفت و دوباره می‌نشست.‌

 در همین هنگام منشی دادگاه آنها را صدا کرد و هر دو به داخل شعبه رفتند. اما همین که قاضی از آنها خواست علت حضورشان را توضیح دهند زن جوان به گریه افتاد بعد هم با همان صدای بغض آلود گفت:« آقای قاضی؛ من و «بیژن» در سینما با هم آشنا شدیم. هر کدام با دوستانمان برای تماشای فیلم رفته بودیم اما در میان آن همه جمعیت نمی‌دانم چرا نگاه‌های ما دو نفر به هم گره خورد. بعد هم آرام خودش را به من رساند و فقط چند دقیقه صحبت کافی بود تا به هم دل ببندیم و سرنوشت زندگی‌مان اینگونه رقم بخورد. چند ماهی که از آشنایی ما گذشت هردو بشدت به هم وابسته و دلبسته شده بودیم تا اینکه پدرم متوجه این ارتباط شد. من هم که نمی‌خواستم به دردسر بیفتم از «بیژن» خواستم که هر چه زودتر تصمیم‌اش را برای ازدواج بگیرد. او هم چند روز بعد به خواستگاری‌ام آمد و در کمتر از ۶ ماه مراسم عقد و عروسی‌مان برگزار شد و پیش از اینکه همدیگر را درست بشناسیم، زیر یک سقف رفتیم اما…»

«بیژن» که تا آن لحظه سکوت کرده بود، حرف همسرش را قطع کرد و گفت: «آقای قاضی؛ من مشکلی ندارم فقط همسرم به من شک دارد. من کارمند یک شرکت تبلیغاتی هستم و به واسطه کارم با خانم‌های زیادی در ارتباطم ولی او مدام از روابط من ایراد می‌گیرد…»

«پریسا» به نشانه اعتراض دستش را بالا آورد و با لحن تندی گفت: «اگر روابط کاری باشد که اشکالی ندارد در ضمن خودت هم می‌دانی من کدام یک از همکارانت را می‌گویم. همان خانمی که وقتی خانه هستی مدام پیام می‌دهد و تماس می‌گیرد؟ چرا همه پیام‌هایش را پاک می‌کنی؟ اصلاً چرا باید آن خانم هر روز تو را برساند؟ آقای قاضی؛ من چند بار خودم از آن خانم خواستم دست از سر همسرم بردارد اما او با لجبازی، بیشتر از قبل خودش را به همسرم نزدیک می‌کند. پدرم مدیر یک شرکت است و به «بیژن» گفته پست خوبی به او می‌دهد اما حاضر نیست از آن شرکت بیرون بیاید…»

در همین موقع بیژن با اعتراض گفت: نمی‌خواهم نان خور پدرزنم باشم.

«پریسا» گفت: «نه اینها همه بهانه است. آقای قاضی؛ شوهرم مدام دروغ می‌گوید و پنهان کاری می‌کند. دیگر تحمل این شرایط را ندارم. یا مرا طلاق دهد یا اگر قصد زندگی دارد از آن شرکت بیرون بیاید…»

قاضی که حرف‌های آنها را شنیده بود؛ رو به «بیژن» کرد و ادامه داد: «توضیحی‌ داری که همسرت را قانع کنی؟»

زن جوان انگار منتظر شنیدن حرف امیدوار‌کننده‌ای بود. اما شوهرش که با قطعیت برای تمام کردن زندگی مشترکشان آمده بود به قاضی گفت: «من هم خسته شدم و تقاضا دارم هر دو ما را از این زندگی خلاص کنید…»

قاضی با نگاهی به هر دو آنها سری به نشانه تأسف تکان داد و با توجه به اینکه هر دو طرف اصرار به جدایی داشتند، حکم طلاق آنها را صادر کرد.

جاسوس سازمان سیا همراه خانواده اش ناپدید شد+ عکس

وزارت کشور روسیه ناپدید شدن «اولگ اسمولنکوف» نفوذی سیا که علیه مسکو جاسوسی می‌کرد را اعلام کرد و افزود جستجو برای یافتن او آغاز شده است.

Capture 3

روسیه امروز به طور رسمی اعلام کرد یکی از مقامات سابق کرملین که عامل نفوذی سازمان سیا بود، ناپدید و تلاش برای یافتن ردی از او آغاز شده است.

خبرگزاری «آر آی ای» روسیه امروز دوشنبه به نقل از پایگاه اطلاعاتی وزارت کشور خبر مفقود شدن اولگ اسمولنکوف، جاسوس سیا در این کشور را اعلام کرد. بنا به گزارش رسانه‌های آمریکا، که به تائید دو منبع رویترز رسید، یکی از جاسوس‌های سازمان سیا در دولت روسیه در سال ۲۰۱۷ از این کشور خارج و راهی آمریکا شد.

روزنامه روسی کرموسانت گزارش داد این مقام سابق کرملین به نام «لگوف اسمولنکوف» به همراه همسر و سه فرزندش در ژوئن ۲۰۱۷، زمانی که در تعطیلات در مونته گرو بودند، ناپدید شدند. آر آی‌ ای گزارش داد اسمولنکوف هم‌اکنون از سوی بانک اطلاعاتی وزارت کشور روسیه مفقود اعلام شده و این وزارتخانه به دنبال یافتن اوست.

رسانه‌های آمریکایی این فرد را یکی از جاسوس‌های بلندپایه سیا معرفی کردند. کرملین تائید کرد اسمولنکوف در دولت روسیه مشغول بکار بوده، اما در فاصله سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ از سمت خود اخراج شده و یک مقام دولتی ارشد نبوده است.

روسیه از طریق پلیس اینترپل اوایل این ماه از آمریکا خواست تا در خصوص وضعیت اسمولنکوف شفاف سازی کند. این اقدام پس از انتشار گزارش‌هایی در روزنامه‌های روس درباره شناسایی منزلی به نام اسمولنکوف در منطقه استانفورد در ویرجینیا در نزدیکی واشنگتن صورت گرفت. بنا به گزارش آر آی‌ ای منازل بسیاری از مقامات و کارکنان سابق اف بی آی و ارتش آمریکا در این منطقه قرار دارد.

خبرگزاری اینترفکس در ۱۳ سپتامبر گزارش داد روسیه مقاماتی که به اسمولنکوف اجازه فرار از طریق مونته گرو دادند را اخراج کرده است.

قرار شوم شهره ۲۵ ساله با میوه فروش پولدار تهرانی

دختر جوان با همدستی دو پسر دست به آدم‌ربایی زد و حالا خودش را در برابر مجازات سنگین زندان می بیند. گروگان فریب وسوسه های زنانه را خورد و با پای خود به کمین آدم ربایان رفت.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی بوئینی و با حضور یک قاضی مستشار برگزار شد، ،ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.

نماینده دادستان به قضات دادگاه گفت: علی۳۰ ساله و دوستش سلمان متهم هستند با همدستی یک دختر ۲۵ ساله به نام شهره ،صاحب یک میوه فروشی به نام احمد را ربوده و پس از ضرب و شتم ۱۰۲ میلیون تومان از وی سرقت کرده اند.

وی افزود: اکنون با توجه به مدارک موجود در پرونده به اتهام سرقت ، آدم ربایی و ضرب و شتم مرد میوه فروش برای آن ها اشد مجازات درخواست می شود .

سرنوشت گروگان

سپس گروگان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من صاحب یک میوه فروشی بزرگ در شمال تهران هستم و میوه های خاص را در مغازه ام عرضه می کنم .مدتی بود علی به عنوان کارگر در مغازه ام کار می کرد. اما چند بار مشتری ها به من تذکر داده و گفته بودند او برایشان مزاحمت ایجاد کرده است. آخرین بار به خاطر مزاحمت های علی، او را از مغازه اخراج کردم.

وی ادامه داد: علی که انگار کینه مرا به دل گرفته بود، با همدستی دوستش سلمان و یک دختر جوان مرا ربودند و۱۰۲ میلیون تومان پول نقدی را که همراه داشتم از من دزدیدند. آن ها مرا به یک خانه متروکه کشاندند و به شدت کتک زدند . به همین دلیل برای آن ها اشد مجازات می خواهم.

دفاعیات گروگان گیران

سپس علی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت :مدت ها بود در میوه فروشی لاکچری احمد کار می‌کردم. من در آن جا زحمت زیادی کشیدم اما صاحب میوه‌فروشی به بهانه واهی بدون این که حق و حقوقم را بدهد مرا اخراج کرد. به همین دلیل من که کینه او را به دل گرفته بودم، تصمیم به انتقام جویی گرفتم و از دوستم سلمان کمک خواستم و او هم شهره را به من معرفی کرد .

وی ادامه داد: شهره با مرد میوه فروش طرح دوستی ریخت و او را به بهانه‌ای به خانه سلمان کشاند .من و سلمان آن جا با مرد میوه فروش درگیر شدیم . حقوقی را که مرد میوه فروش باید به من پرداخت می کرد به زور ازاو گرفتم اما اتهام آدم‌ربایی را قبول ندارم.

سپس سلمان در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: احمد خودش با دختر جوان طرح دوستی ریخت و همراه او به خانه ما آمد. من و علی فقط برای ادب کردن مرد میوه فروش، او را کتک زدیم و پول های نقدش را گرفتیم اما بعد از دستگیری همه پول ها را پس دادیم.

در پایان شهره در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود با پسر مورد علاقه ام نامزد کرده بودم اما پولی برای تهیه جهیزیه نداشتم به همین دلیل از دوستم کمک خواستم .دوستم می گفت برادرش علی می تواند ۴۰ میلیون تومان به من قرض بدهد. من هم پذیرفتم. علی از من خواست سر راه مرد میوه فروش قرار بگیرم. یک روز که به مغازه او رفته بودم ،سفارش میوه های گران قیمت دادم که در ایران به سختی پیدا می شد. من شماره تلفن همراهم را به او دادم تا پس از آوردن میوه های خارجی با من تماس بگیرد. پس از چند روز او با من تماس گرفت و ما با هم به کافی شاپ رفتیم .چند روز بعد بار دیگر با هم قرار گذاشتیم و به رستوران رفتیم. در راه بازگشت از او خواستم مرا مقابل خانه سلمان از ماشین پیاده کند اما او به بهانه رفتن به دست شویی از من خواست وارد خانه شود .او به داخل خانه آمد و آن جا بود که علی و سلمان که به دروغ ادعا کرده بودند همسر و برادر من هستند، با احمد درگیر شدند.

دختر جوان ادامه داد: باور کنید من از ماجرای آدم ربایی و انتقام جویی کینه جویانه اطلاعی نداشتم.

بنابر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار