چاپ کد خبر: 140487
28 فروردین 1403

همایش سعدی را آبرومندانه برپا کنید : کاروانی شکر از مصر به شیراز آید

سعدی

چه زیبا شیخ سعدی این شاعر ملی و جهانی سروده است:به امید آنکه جایی قدمی نهاده باشی؛همه خاکهای شیراز به دو دیدگان برفتم ؛یا جناب فیلسوف و حکیم سعدی چنین سراید:کاروانی شکر از مصر به شیراز آید

سید محی الدین حسینی ارسنجانی – روزنامه نگار در یاداشتی برای اول فارس نوشت:

محی الدین حسینی ارسنجانی

درباره جناب شیخ اجلّ سعدی شیرازی که او را پادشاه سخن نام نهاده اند تا دنیا برقرار است باید دائما گفت و مستمرا نوشت زیرا سعدی با هفتصد سال سلطه کامل بر شعر و ادب پارسی و با دیوان اشعار بی نظیر خود توانسته جایگاه و پایگاه مردمی مستحکمی را برای خویش ایفا کند. گلگشتی در گلستان سعدی و بوستان او روح انسان را شاد و تازه و عشق و امید و زندگی را به شنونده کلامش ارزانی میدارد.

گشت و گذار در لایه های مختلف اندیشه و کلام و شعر و منطق سعدی و سیر و سیاحت در افکار بلند و نورانی او سراسر لذت و درس زندگی است.حق این باید باشد که شعر و کلام او را با زر نوشت و به وجود او در شیراز این شهر شاعر پرور افتخار نمود و او را بر صدر محافل و مجالس دید و شعر و حکایات بی نظیر و حکیمانه اش را چاشنی هر انجمن و هر نشستی قرار داد.

سعدی استاد الشعرای بعد از خویش است و خود او کلام منظوم و منثور را به اوج رساند. سعدی شیرازه ادب پارسی را دوام‌ و بقا بخشید.این روزها کلانشهر شیراز این شهر پر رمز و راز و دیار حافظ و سعدی بسیار زیبا و روح نواز شده و با فرا رسیدن اردیبهشت زیباتراز بهشت در شهر بهار نارنجها پذیرای هزاران نفر از گردشگران اقصی نقاط وطن عزیزمان است.آنگونه که خود چنین فرماید:شیراز پرغوغا شدست از فتنهٔ چشم خوشت و یا در جای دگر سروده است:آن‌که نشنیده‌ ست هرگز بوی عشق؛گو به شیراز آی و خاک ما ببوی.

در واقع جناب سعدی علیه الرحمه با این بیت شعر هموطنانمان را به شیراز دعوت کرده و خود او به نوعی میزبانی مسافران و گردشگران را بر عهده دارد.

چه زیبا شیخ سعدی این شاعر ملی و جهانی سروده است:به امید آنکه جایی قدمی نهاده باشی؛همه خاکهای شیراز به دو دیدگان برفتم ؛یا جناب فیلسوف و حکیم سعدی چنین سراید:کاروانی شکر از مصر به شیراز آید؛اگر آن یار سفرکرده ما بازآید و هم او باز چنین سراید: در اقصای عالم بگشتم بسی؛به سر بردم ایام با هر کسی؛چو پاکان شیراز خاکی نهاد؛ندیدم که رحمت بر این خاک باد.

سعدی در جای دگرچه نکو سروده است: ای باد چو می‌روی به شیراز،گو من به فلان زمین اسیرم و چه زیباتر سروده است؛آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری؛سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست.و دگر بار او‌ چنین رسا سروده است:دست از دامنم نمی‌دارند؛خاک شیراز و آب رکن‌آباد.

در باره شیراز شعرای فراوانی سخن گفته و شعرهای بسیار سروده اند و حافظ و سعدی نیز چنین کرده اند اما باید این اشعار در سر در ادارات و بر بیلبورد های شهری و در تابلوهای خیابانی باشد چرا که اشعار سعدی و حافظ در حکم‌ کیمیا هستند.برای شناخت و شناساندن سعدی باید از راهها و روشهای مختلفی جلو رفت و با برگزاری نشستهای تخصصی با حضور نخبگان ادبی مانع از مهجوریت و مظلومیت این چهره نامدار شعر و ادب ایران شد.

بیشتر بخوانید:

غزلی از سعدی که امشب بخوانید : خفته در وادی و رفته کاروان

عکس هوایی دیده نشده «محله سعدی» شیراز در سال ۱۳۳۵

کنگره نکوداشت سعدی علیه الرحمه باید خوب و آبرومندانه و در شان و شخصیت این چهره بلندمرتبه در شیراز و دیگر شهرهای ایران و جهان برگزار گردد.زیارت بارگاه متبرک حضرت سعدی کاری از روی دل و اقدامی معنوی است همچنان که خوانش اشعار ناب و پر مغز سعدی و قصاید و غزلیات عاشقانه او در کنار حکایات پند آموز و نصایح پدرانه و مشفقانه اش ما را به مسیر اصلی زندگی رهنمون میسازد.

پیشاپیش فرا رسیدن اول اردیبهشت ماه یاد روز سعدی شاعر بی تکرار و حکیم بی مانند را به همگان بویژه به دوستداران شیخ اجل حکیم وفیلسوف بزرگ،جامعه شناس و جهانگرد صاحب تجربه ایرانی سده هفتم هجری و به همه سعدی دوستان و سعدی پژوهان ایران و جهان تبریک و شادباش میگویم.

برچسب ها:
نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار