لحظه اعدام مردی که ۱۰ زن شیرازی را به قتل رساند+عکس
قتلهای زنجیرهای یا سریالی یکی از وحشتناکترین جنایاتی است که ممکن است در هر جامعهای اتفاق بیفتد. این قتلها، ذهن افکار عمومی را تا مدتها مشغول نگه میدارد، ترس را در دل جامعه رواج میدهد و رسانهها را مجبور میکند تا درباره اصل ماجرا، ریشههای آن اتفاق و … حرف بزنند. طبق تعریف جهانی از قتل، اگر قاتل یا قاتلانی سه بار یا بیشتر دست به قتل بزنند و در تمامی آنها از یک روش استفاده کرده باشند، قاتل سریالی یا قاتل زنجیرهای لقب میگیرند.
قتلهای زنیجره ای طی بازه زمانی بیش از یک ماه و کمتر از یک سال اتفاق میافتد. قاتلان زنجیرهای معمولاً از سلامت روانی برخوردار نیستند، جالب این جاست که معمولا کسب رضایت روانی، انگیزه معمول برای قتلهای زنجیرهای است!
معمولا افرادی که دست به چنین جنایاتی میزنند دوران کودکی خوبی نداشتهاند و بیشتر آنها در محیطهای خانوادگی متشنج و پرآشوبی پرورش یافتهاند. در ایران هم مانند سایر کشورها همواره افرادی بودهاند که قربانی شرایط بد اجتماعی و خانوادگی خود شده و دست به جنایات متاثر کنندهای زدهاند. البته زمینههای اجتماعی، خانوادگی و روانی شامل همه آنها نمیشود و اصل جنایت را هم توجیه نمیکند.
در پرونده امروز به سراغ معروفترین قاتلان زنجیرهای ایران در شیراز می رویم.
در کتاب سیفالقلم: مردی که پس از مرگش هم، جنایت میکرد ، به تفصیل شرح جنایت های مردی آمده است که بیش از ۱۰ زن را در شیراز گرفتار و به قتل رساند.
“سیف القلم” یک بیماری روانی بود که خودش را پزشک و روان پزشک معرفی میکند. او در یکی از محلههای شیراز بنام لب آب مطبی دایر کرده با این حیله زنان و دختران را به دام انداخته به قتل میرساند.
مردم متوجه ناپدید شدن زنان و دخترانشان میشوند؛ اما هیچ کس به وی مظنون نمیشود.
او پیش از آمدن به شیراز، نظیر چنین جنایاتی را در هند مرتکب میشده است. “او همه تغییرات روانی و رفتاری خود را مربوط به زمانی میدانست که از مرتاض پنجابی آموزشهای لازم را فرا گرفته بوده ادعاهایش هر چند عجیب بود، اما با شرایط روحی و حالاتش میخواند؛ از جمله او مدعی بود که در هیپنوتیزم به تسلط کامل دست یافته است و با نگاهش قادر است افراد را در خواب مصنوعی فرو برد و بعد آنان را به کارهای مختلفی وا دارد، به گونهای که پس از بیدار شدن از خواب مصنوعی به یاد نیاورند به چه کارهایی دست زدهاند.
از قرار معلوم، سیف القلم، از نوجوانی، به انجام جنایات دلخراش مبادرت میکرده است، مطابق مدارکی که به دست آمده است، او در هندوستان شصت و یک مورد جنایت را مرتکب شده است…”.کتاب سیفالقلم: مردی که پس از مرگش هم، جنایت میکرد
محمدعلی وکیلی نامی مشهور به سیف القلم فرزند سید عبدالطیف و متولد سال ۱۲۸۷ در کشور عراق و از مادری عرب بود که پس از مدتی پدر و مادر او از یکدیگر جدا می شوند و سیف القلم باتفاق پدر خود راهی هندوستان شد و به شرارت و جنایت پرداخت که از جمله با اجاره سالن آمفی تئاتر بنام امپریال و استخدام جوانان ناآگاه و بیگناه به عنوان بازیگر تئاتر و شعبده بازی ، مردم را به نمایش شعبده بازی خود دعوت می کند و با عنوان اینکه سر انسانی را می برد و دوباره او را زنده می کند.تعداد ۲۸ نفر جوان را در مدت کمتر از یک ماه در آنجا کشت و در موردی دیگر با همدستی شخصی افغانی به نام محمد صوبه دار حدود ۴۰ نفر از رانندگان وسائط نقلیه را به نام کافر می کشد و خودرو آنان را سرقت می کرد تا اینکه در سال ۱۳۱۲ هجری شمسی از هندوستان به ایران و به شیراز رفت و با درج اطلاعیه ای در روزنامه خود را پزشک تحصیل کرده در اروپا و آمریکا و هندوستان معرفی کرد.
او با اجاره خانه ای در محله لب آب شیراز موسوم به خانه مرمر سیاه، به طبابت و معاینه زنان در معالجه مشکل نازایی، بوسیله داروهای گیاهی (به قول خودش) مشغول شد و هر بار در مطب خود یا در کوچه و بازار زنی را فریب می داد و به خانه خود می برد و با دادن نسبت بیماری پوستی، او را وادار به خوردن شربت مخصوص خود که سیانور حل شده در آب بود، می کرد.
لازم به ذکر است که تنها همدم و مونس تنهایی او کتاب راسپوتین کشیش جنایتکار دربار تزار روسیه نیکلای دوم بوده که الهام بخش سیف القلم در استفاده از سم سیانور برای گرفتن جان انسان ها شده بود.
او به این ترتیب حدود ۱۰زن را به قتل رساند که نهایتا با شهادت پارچه فروشی که سیف القلم لباس های دو نفر از مقتولان را به او فروخته بود منزل او توسط ماموران تامینات شیراز مورد بازرسی قرار گرفت و در کمال ناباوری همه جنازه های مقتولان در زیرزمین خانه او کشف شد و سیف القلم به دام افتاد و بعد از دستگیری توسط پلیس شیراز با ادعای اینکه من سید اولاد پیغمبر هستم و با این کار می خواستم نسل زنان هرزه و بیماریهای مقاربتی را از بین ببرم می خواهد که خود را تبرئه کند.
عکس منتسب به اعدام سیف القلم در شیراز
سیف القلم در سال ۱۳۱۴ در شیراز در ملا عام به دار مجازات آویخته شد….
شما هم اگر بیشتر در این باره می دانید نظرتان را برای ما بنویسد
شعری را در وصفش سالها پیش خوانده ام که اسم کتابش یادم نیست. شاید کتاب شلوارهای وصله دار رسول پرویزی باشه.
آقای سیف القلم زن خفه کرده
سر پست آژان سگ بچه کرده
ارش سه شنبه , ۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۶:۵۴
…تو … سیف القلم. قبرش کجاست که از قبر بیرونش بیاوریم و اسکلتش را آتش بزنیم
نظرات خود را برای ما ارسال کنید
شعری را در وصفش سالها پیش خوانده ام که اسم کتابش یادم نیست. شاید کتاب شلوارهای وصله دار رسول پرویزی باشه.
آقای سیف القلم زن خفه کرده
سر پست آژان سگ بچه کرده
…تو … سیف القلم. قبرش کجاست که از قبر بیرونش بیاوریم و اسکلتش را آتش بزنیم